رسته‌ها
سنگی بر گوری
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 72 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 72 رای
سنگی بر گوری نام کتابی است از جلال آل‌احمد. این کتاب کوتاه در شش فصل نوشته شده‌است. آل‌احمد این کتاب را در سال ۱۳۴۲ به نگارش درآورد، ولی کتاب تا سال ۱۳۶۰، درست ۱۲ سال پس از مرگش، منتشر نشد. ماجرای کتاب، تک گویی راوی است درباره اینکه خودش (جلال) و همسرش (سیمین دانشور) بچه دار نمی‌شوند.

از متن کتاب:
ما بچه نداریم. من و سیمین. بسیار خوب این یک واقعیت. اما آیا کار به همین جا ختم می شود؟ اصلا همین است که آدم را کلافه می کند. یک وقت چیزی هست. بسیار خوب هست. اما بحث بر سر آن چیزی است که باید باشد. بروید ببینید در فلسفه چه تومارها که از این قضیه ساخته اند. از حقیقت و واقعیت دست کم این را نشان می دهند که چرا کمیت واقعیت لنگ است عین کمیت. ما چهارده سال است که من و زنم مرتب این سوال را به سکوت از خودمان کرده ایم. و به نگاه و گاهی با به روی خود نیاوردن نشسته ای به کاری؛ و روزی است خوش و دور برداشته ای که هنوز کلمات کار می کند؛ و یک مرتبه احساس میکنی که خانه بدجوری خالی است. و یاد گفته آن زن میافتی دختر خاله مادرم که نمیدانم چند سال پیش آمده بود سراغمان و از زبانش در رفت که: تو شهر بچه ها توی خانه های فسقلی نمی توانند بلولند و شما حیاط به این گندگی را خالی گذاشته اید ... و حیاط به این گندگی چهارصد و بیست متر مربع است. اما چه فرق می کند؟ چه چهل متر چه چهل هزار متر وقتی خالی است، خالی است دیگر. واقعیت یعنی همین و آنوقت بچه های همسایه توی خاک و خل میلولند و مهمترین بازیهاشان گشت و گذاری روزانه سر خاکرو به دانی محل که یک قاشق پیدا کنند یا یک کاپوت ترکیده. یا صبح است با نم نم بارانی و تو داری هوا میخوری درد سکرآور ساقه های جوان را به هدایت قیچی باغبانی لمس می کنی که اگر این شاخه را بزنم یا نزنم... که ناگهان سوز و بریز بچه همسایه از پشت دیوار بلند می شود و بعد درق... صدایی و بله باز پدره رفت سرکار و دو قرآن روزانه بچه را نداد. و خدا عالم است مادر کی فرصت کند و بیاید به نوازش بچه و آنوقت شاخه که فراموش می شود هیچ - اصلا قیچی باغبانی که تا هم الان هادی احساس کشاله رفتن ساقه ها بود، به پاره آجری بدل می شود در دستت که نمیدانی که را می خواسته ای با آن بزنی...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
97
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
miran2009
miran2009
1393/04/20

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سنگی بر گوری

تعداد دیدگاه‌ها:
11
به نظر من جلال آل احمد بهترین نویسنده معاصر ایران است
او نویسنده ای است صادق و بسیار متغیر. یعنی با گذشت زمان و تغییر احوالات درونی خود نوشته های گوناگونی دارد . در زندگی همواره در حال آزمون و خطای حقیقت است . و چون متاسفانه عمر کوتاهی داشته به نتیجه گیری نهایی درستی( که امروزه ما با گذشت زمان و اثبات تاریخ به آن رسیده ایم) نرسیده است.
عالی است و اینکه من اورا بسیار دوست ممیدارم
نمیدونم چرا با داستانهای این نویسنده اصلا نمیتونم ارتباط برقرار کنم و هیچوقت نتونستم بیش از 5 صفحه از یه داستانشو بخونم و خسته نشم!:-(
با قبول تمامی کامنت‌های قبلی باید پذیرفت که در شرایط آن دوره، آل‌‌احمد جنبه‌های مثبتی هم داشت (برای مثال انشعاب از حزب توده به همراهی خلیل ملکی) ولی متاسفانه درک درستی از مبارزه‌ی طبقاتی، سیاست و اقتصاد نداشت که منجر به پس‌رفت وی می‌شه و اگه هنوز بر و بیایی هم داشت به خاطر رک‌گویی و ضدیت صادقانه‌اش علیه رژیم سابق بود (که این هم از کرامات کشورهای پیرامونی‌ست که متاسفانه هر شخص درست و نادرست به بهانه‌ی ضدیت با حکومت برای خود وجهه‌ای پیدا می‌کند) و گرنه همانطوریکه دوستان دیگر به نوعی اشاره کردند در یک کشور معمولی با رشد و فهم متعارف این نوع شخصیت‌ها مجالی برای بروز نمی‌یافتند.
کلا، در این نوع کشورها به نظر میاد وجود «روشنفکران» متناقض امری معمولی‌ست که البته با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی‌مان زیاد عجیب نیست!
آل احمد روشنفکر نبود. حتی نیمه روشن فکر هم نبود. اما سنگی بر گوری کتاب فوق العاده ای ه. خیلی بکر و فوق العاده س که یه ایرانی از ناتوانی ش بنویسه. اونم ایرانی شناخته شده ای در حد آل احمد
در کجای اندیشه های جلال آل احمد نشانی از روشنفکری می بینید! در کدام کتاب جلال نشانی از روشنفکری وجود دارد! برعکس در کتابهای او پر است از مخالفت با مدرنیته و مدرنیزاسیون! حتی او از تراکتور هم متنفر بوده و اعتقاد داشته باید در روستاها از همان گاو آهن استفاده کرد و نباید از تراکتور و از این جور ابزار مکانیزاسیون استفاده کرد! اگر هم منظور از روشنفکری کتاب غربزدگی هست که این کتاب هم پر است از توهین به استادهای دانشگاه و آدمهایی که در خارج درس خوانده اند!
متاسفانه در ایران چنین هست که هرکی فحش بدهد و فحش بنویسد بهش میگن روشنفکر!! در صورتی که در دنیای خارج روشنفکر به کسی میگویند که راهکار بدهد راههای جدید ارائه کند دردهای انسانی را آلام ببخشد ... و خلاصه هرچه زیبایی هست را برای انسانها به ارمغان بیاورد...
[quote='alitad']از بدترین و ضعیف‌ترین آثار آل‌احمد. برای من تقریبا تیر خلاص جلال، همین کتاب بود. پس از سال‌ها که آثارش را یک به یک با اشتیاق می‌خواندم، کم کم از او دل‌سرد شدم و اگر درست خاطرم باشد، آخرین کتابی بود که از او خواندم. جلال به عنوان روشنفکر بسیار متاثر از سارتر بود، با همان تناقض‌ها و بالا و پایین‌ها. اما جلال به عنوان نویسنده واقعا قابل مقایسه با سارتر نبود، واقعا حالا که به گذشته نگاه می‌کنم تصورم این است که هیچ یک از آثار او اصیل نبودند. همگی تقلیدی «جهان سومی» از آثار فرانسوی بودند. شاید برای یک نقد جدی، بد نباشد خواننده امروز دوباره آثار او را بخواند، دست‌کم برای اینکه گذشته روشنفکری ایران را بازخوانی کند. ممنون از کتاب‌گزار.[/quote]
یکی دیگه از کارهای تاثیر گذار آل احمد که البته به نظر من اصلاً تاثیر مثبتی نبود گرته برداری اصطلاح غرب زدگی از احمد فردید بود که نه خود فردید فهمید چی گفته و بدتر از اون کسانی مثل آل احمد که آشفته گوییهای فردید رو اینقدر جدی گرفتند و شاخ و برگ دادن که هنوز هم در ادبیات به اصطلاح روشنفکری طرفداران خودش رو داره
سنگی بر گوری
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک